«هارولد بنسون»، متخصص رایانه، پس از مجروح کردن مأمور شرکت گاز دستگیر و به بیمارستان دانشگاه نیویورک منتقل میشود. پزشکان معالج او، پس از آزمایشهای متعدد، به این نتیجه میرسند که او دچار بیماری صرع روانی است.
پس از تشخیص بیماری «هارولد بنسون»، با موافقت خود او، تصمیم میگیرند با قراردادن تعدادی الکترود در مغزش و نصب رایانهای کوچک زیر پوست گردنش، جراحیاش کنند. رایانه اصلی که در زیرزمین بیمارستان نصب شده است، این رایانه کوچک را کنترل خواهد کرد.
عمل جراحی با موفقیت به پایان میرسد؛ اما بنسون بعد از مدتی ابراز ناراحتی میکند. با آزمایشهایی متوجه میشوند که شوکهای الکتریکی واردشده به هریک از الکترودهای موجود در مغز او، واکنشهایی را ایجاد میکند که بنسون از آنها لذت میبرد.
همان شب هارولد بنسون از بیمارستان فرار میکند و پس از ساعتی خبر میرسد که او دختری را به قتل رسانده است.
«دکتر راس»، خسته و پریشان از حادثه بهوجود آمده، به خانه خودش بازمیگردد و در منزل با بنسون روبهرو میشود. بنسون به خاطر شوکهای الکتریکی وضعیت نابهسامانی دارد و پس از مشاجره با دکتر راس، سعی میکند که او را هم به قتل برساند؛ اما راس خودش را نجات میدهد.
*** «جان مایکل کرایتون» (زاده ۲۳ اکتبر ۱۹۴۲ – درگذشته ۴ نوامبر ۲۰۰۸) نویسنده، تهیهکننده، کارگردان، فیلمنامهنویس، پزشک و تهیهکننده تلویزیونی بود که بیشتر به سبب داستانهای «علمی – تخیلی» و تکنوتریلرش شناخته میشود. کتابهایش درحدود ۱۵۰ میلیون نسخه در سرتاسر جهان فروخته شدهاند. کتابهای او درون مایههای حادثهای (اکشن) دارند و بیشترشان نشاندهنده آیندهٔ تیره و تار یکی از فناوریهای نوین هستند و برخی دیگر از رمانهای او، زمینههای غنی علمی و تحقیقاتی دارند.
از آثار او اقتباسهای سینمایی بسیاری شده است که یکی از مشهورترین آنها فیلم «پارک ژوراسیک» ساخته «استیون اسپیلبرگ» است.