وظیفه اصلی ذهن ما تفکر است. ذهن ما، این کار را مدام و بیوقفه انجام می دهد. بعضی از این افکار، منطقی و بعضی دیگر بی منطق هستند. بعضی از افکار به حل مشکلات کمک می کنند و بعضی نیز با ایجاد ترس، عملکرد ما را مختل می کنند. گاهی افکارمان ما را به سمت دریای موفقیت سوق می دهند و زمانی کشتی زندگی مان را به گِل می نشانند.
افکار ما پدیده ای در لحظه هستند که فقط در اعصاب مغز ما وجود دارند. این افکار مانند یک صحنه کمدی غیرواقعی در تلویزیون هستند، اما ما اهمیت آن ها را در حد یک خبر جدی و فوری در نظر می گیریم. ما هر فکری که از ذهن مان می گذرد باور می کنیم و همین منشاء بسیاری از دردهای ما می شود.متیو مککی و کاترین سوتکر در کتاب فرار از زندان ذهن، مسیر حرکت به سوی نگهداری از ذهن و برقراری آرامش را آموزش میدهند. شاید ذهنتان شما را به کاری ترغیب کند، اما انجام دادن این تفکر وابسته به خودتان است که آیا در این خصوص کاری میکنید یا خیر. شما میآموزید که به افکارتان، بدون جبههگیری نگاه کنید و علایق و اعتقاداتتان را در پذیرفتن یا نپذیرفتن آنها در نظر بگیرید. زمان تفکر؛ باید علایق، سلایق و اعتقاداتتان را کنار بگذارید، در غیر این صورت چنان تفکری آرامش و امنیت را برای شما به دنبال ندارد.