جملاتی ماندگار از کتاب ها
نمیشود به عقب برگشت و گذشته را از نو ساخت، فقط میشود با آن کنار آمد.
.
کتاب مهم همیشه زنده میماند، با ما بزرگ میشود و با ما پیر میشود و هرگز نمیمیرد. زمان بارورش میسازد و تغییرش میدهد، در حالی که کتابهای بیاهمیت به حاشیه تاریخ میروند و محو میشوند.
.
هیچ چیزی رو به اندازهی خوشبختی جدی نگیر.
.
آیا اصلا زندگیای که در آن هیچچیز ارزش مردن نداشته باشد، ارزش زیستن دارد؟
.
انسان همیشه عاشق همان کسی است که هرگز از رویاهایش بیرون نمیآید.
.
رضایت دادن به نگه داشتن یک راز بار سنگینی است که به دوش میگیریم.
.
تنهـا بـودن خیلی بــهتر اســت از بـودن با کسی کـه با او احسـاسـات و علایق مشترکی نـداری.
.
کسـانی کـه چنـد کتـابِ محدود خوانـدهانـد، بــه متوهـمترین و خطرناکترین انسـانهـا تبدیل مـیشونـد؛ زیرا تعصّبِ شدیـدی روی دانشِ انـدکشان پیـدا مـیکـننـد.
.
هـمواره معتقد بـودم بــرای خدا عشق بسیار بیشتر از ایمـان ارزش دارد…
.
عشق نمـیتوانـد بــه دیـدار منحصر شود، بلکـه بــه مرور زمـان شکل مـیگیرد.
.
جنگ دردهای جهان را بزرگتر میکند. جنگ هر چند هم بر ضد خرابیها باشد در آخر جور دیگری زمین را آکنده از درد میکند. اگر جنگ نهایت عدالت هم باشد همیشه زمین را لبریز غم میکند.
.
آنهایی که گمان میکردند جنگ به زودی به پایان میرسد مدتها بود همگی مرده بودند، و درست به سبب جنگ مرده بودند.
.
قدرت مرد بیگناه از همان بیگناهی اوست.
.
امید گاهی تمام حماقتها را معنای متعالی ابلهانهای میبخشد. مثل امید به تغییر چیزهایی که به زبری پوست کرگدن شده و آدمی رویش، به نازکی بلاهتش، کرم میمالد.
.
به گونهای زندگی کنید که پنج سال بعد با افسوس به پنج سال گذشتهی خود نگاه نکنید.